نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهید حسین روستائیان
از شهید «حسین روستائیان» نقل شده است: «سال‌ها گذشت. جنگ تمام شد، ولی از حسین ما هیچ خبری نیامد. هرگاه اسرایی را می‌آوردند ما خودمان را به آنها می‌رساندیم. از کسانی که می‌شناختیم، می‌پرسیدیم از حسین روستائیان خبری دارید یا نه! خیلی گشتیم.»
کد خبر: ۵۲۲۹۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۴

از شهید «حسین روستائیان» نقل شده است: «چند هفته از رفتن حسین گذشت. معمولاً هر ماه یا چهل و پنج روز یک بار حسین نامه می‌فرستاد، اما این بار وارد ماه سوم شده بودیم و هیچ خبری از حسین نرسیده بود. سه ماه از حسین بی‌خبر بودیم تا اینکه پدرم به پادگان لویزان رفت تا از حسین خبری بگیرد. آنجا به پدرم گفتند: «پسر شما به اتفاق پونزده نفر دیگه توی منطقه‌ی زبیداد عراق ناپدید شدن. ما هم از اونا بی‌خبریم.»
کد خبر: ۵۲۲۹۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۴

از شهید «حسین روستائیان» نقل شده است: «در طول این یک ماه که حسین بستری بود آب خوش از گلوی کسی پایین نرفت تا این که مرخص شد. دکتر برایش سه ماه استراحت تجویز کرد، ولی حسین تشنه‌ی رفتن بود. در اول این دو سال هیچ‌گاه این‌قدر مشتاق ندیده بودمش. مثل تیری که در چله‌ی کمان کشیده شده باشد بی قرار پرتاب بود. تیر عشقی بود که می‌خواست با دستان خدا از چله‌ی خاک پرتاب شود.» ادامه این ماجرا را در نوید شاهد می‌خوانید.
کد خبر: ۵۲۲۹۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۴

از شهید «حسین روستائیان» نقل شده است: «روزهایی که حسین جبهه بود وقتی آژیر قرمز به صدا در می‌آمد وضعیت خانواده‌ی ما واقعاً قرمز می‌شد. ما خودمان را فراموش می‌کردیم و فقط به حسین فکر می‌کردیم. پدرم نگرانی‌هایش را می‌ریخت توی دلش تا ما ناراحت نشویم.» ادامه این ماجرا را در نوید شاهد می‌خوانید.
کد خبر: ۵۲۲۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۴